انوفسيلهاي آهكي از توليدكنندگان مهم كربناتهاي پلاژيك در اقيانوسهاي مزوزوئيك ميباشند (Mutterlose et al, 2005). آنها شاخصهاي بيوستراتيگرافي خوبي براي رسوبات مزوزوئيك و سنوزوئيك به شمار ميروند (Thierstein, 1971, 1973; Sissinghii, 1977; Perch-Nielsen, 1979; Bown et al, 1998).
اين گروه در ترياس ظاهر شده و در اواخر ترياس به فراواني رسيدند. يكي از گونههاي متداول ترياس كه داراي منشأ نامشخص ميباشد گونة Prinsiosphaera triassica است. انقراض آنها در مرز ترياس - ژوراسيك يك رويداد زيستي محسوب ميشود.
تنها گونة Crusirhabdulus primulus از مرز ترياس گذشته و خانوادة Parhabdolithaceae در ژوراسيك پيشين از اين گونه مشتق ميشود.
نانوفسيلهاي آهكي در ژوراسيك به شكوفايي رسيدند و از اواخر ژوراسيك به بعد يكي از اجزاي اصلي محيطهاي دريايي شدهاند. در ابتداييترين بخش ژوراسيك (هتانژين) گونة Schizosphaerella punctulataكه از نانوليت هاست به طور همزمان با گونة Crucirhabdus primulus ميزيسته است. جنسWatznaueria در ژوراسيك مياني به سرعت تكامل يافت.
در ژوراسيك پسين نيز نانوكونيدها اغلب به عنوان اولين توليدكنندگان كربناتها در اقيانوسهاي
مزوزوئيك مورد توجه قرار گرفتند.
در كرتاسه پيشين از تكامل نانوليتهاي ژوراسيك چند خانوادة جديد تكامل يافتند و بسياري از خانوادههايي كه در انتهاي ژوراسيك منقرض شده بودند، مجدداً در كرتاسه زيرين حضور مييابند (مانند خانوادة Cretarhabdaceae). گونههاي Watzenauria britannica و Watzenauria fossacincta توسط گونةWatzenauria.barnesae جانشين ميشوند. در نئوكومين گونههاي Watzenauria fossacincta،Watzenauria barnesae، Retecapsa asper، Diazmatolithus lehmanii و جنسهاي ZeugrhabdotusوStaurolithites ديده
شدند.
جنسهاي ,Eprolithus Flabellites ,Hayesites در مرز بارمين - آپسين ظاهر ميشوند. در فاصله زماني آپسين - آلبين،Braarudosphaera جانشين Micrantholithus ميشود و جنسهاي ,Broinsonia crucicribrum Acaneolithus و Gartnerago ظاهر ميشوند. بالا آمدگي سطح آب دريا و وجود ارتفاعات نسبتاً پست در كرتاسة بالايي باعث گسترش وسيع درياهاي اپي نريتيك شده در نتيجه تاكسونها داراي گسترش وسيع جغرافيايي بودهاند.
در سنومانين خانوادة Prediscosphaeraceaو از خانوادة Arkhangelskiellaceae ، جنسهاي
Broinsonia وGartnerago فراوانتر ميشوند.
تورونين با ظهور و تنوع جنسهاي ,Eprolithus Quadrum ,Lithastrinus ,Marthasterites Liliasteritesمشخص ميشود. در كنياسين Micula تكامل مييابد. طي سانتونين جنسهايRucinolithus و Hexalithusظاهر ميشوند. در كامپانين جنسهاي Eprolithusو Lithastrinus منقرض شده و در ماستريشتين به دليل سرد شدگي هوا و پائين افتادن سطح آب جنسهاي Reinhardtites و گونههاي بزرگ جنس Biscutum منقرض ميشوند.
در مرز كرتاسه - ترشيري 90 درصد گونهها منقرض شدند، ولي مجدداً در پالئوسن به فراواني رسيده و متنوع ميشوند. نقطة دوم اوج آنها به ائوسن مياني ميرسد. انواع مختلف كوكوليتهاي پالئوسن رشد و تنوع سريعتري را نسبت به ساير دورهها نشان دادند و در نتيجه در اين دوره زماني خانوادههاي كوكوليتي بي شمار و نانوليتهاي جديدي بوجود آمدند. تنوع آنها در ميوسن افزايش پيدا كرد ولي نهايتاً در دوره پلئيستوسن تنوع و فراواني اين فسيلها كاهش يافت (Bown, 1998)